یا حَیُّ یا قَیّوم


ای زنده، ای پاینده

Knowing what is big and what is small is more important than being able to solve partial differential equations.a

(1909 - 1984) Stan Ulam

هیأت

Almagest

علم هیأت که گاهی با نام های اختر شناسی، علم الفلک و مجسطی و … شناخته می شود، یک بخش از چهار بخش علم  ریاضی(حساب، هندسه، موسیقی،هیأت) است که از حالات اجرام بسیطه علوی و سفلی و اشکال و اوضاع آنها و ابعاد بین آنها و حرکات افلاک و کواکب و مقادیر آنها بحث می‌کند.


کلاودیوس بطلمیوس اخترشناس یونان باستان بود که به احتمال زیاد دراسکندریه واقع در مصر می زیست. وی الگویی را برای کیهان شناخته شده روزگار خود، که همان سامانه خورشیدی ماست، ارائه کرد که درآن زمین در مرکز گیتی قرار داشت و خورشید و ماه و بقیهٔ سیارات به دورش می‌چرخید. در آن زمان به جای مدار که همان مسیر فرضی سیارات است، از مفهوم فلک استفاده می‌کردند. فلک یک جسم کروی صلب و نامرئی است (مانند شیشه) که در مرکز آن زمین قرار گرفته و سیاره به محیط آن محکم بسته شده است. با چرخش فلک به دور زمین، سیاره نیز به دور زمین گردش می‌کند. در آن زمان ۴ سیاره بیشتر کشف نشده بودند. او می‌گفت: هشت یا نه فلک وجود دارد که آخرین آن‌ها فلک‌الافلاک نام دارد که همهٔ ستاره‌ها روی آن چسبیده‌اند. همچنین او معتقد بود که خدا و فرشتگان بعد از فلک‌الافلاک زندگی می‌کنند. به این نظریه که بطلمیوس در باره جهان ارائه کرد، نظریه زمین مرکزی می‌گویند.

crowned Ptolemy being guided by the muse Astronomy

"المجسطی" نام عربی مهمترین اثر بطلمیوس شامل سیزده مقاله ریاضی و نجوم است که حاوی نظریهٔ معروف بطلمیوس در باره حرکت ستاره‌ها و سیارات می باشد. المجسطی از کلمه یونانی "مگاله" به معنی بزرگ‌ترین گرفته شده استنام اصلی آن در یونانی Μαθηματικὴ Σύνταξις به معنی تألیف ریاضی است. بعدها آن را به خاطر تأثیر فراوانش "رساله بزرگ" خواندند. المجسطی نزد منجمان اسلامی اهمیت بسیار داشت و چند بار ترجمه و تفسیر شد.
المجسطی قدیمی‌ترین کوشش در راه بیان حرکت‌شناسی منظومهٔ شمسی است. بطلمیوس، در مجسطی برای اثبات مرکزیت و سکون زمین در عالم، به جای دلایل فلسفی به استدلالات ریاضی و هندسی متوسل می‌شود. وی در این استدلال‌ها، آسمان را همان‌طور که مشاهده می‌شود، یعنی کروی در نظر می‌گیرد، و براساس کرویت زمین دلایل خود را مطرح می‌کند.

علم هیأت، علمی است که از حرکات کواکب ثابته (و به چشم دیدنی) و کواکب متحرکه و متحیره (قمر، عطارد، زهره، مریخ، مشتری، زحل) بحث می‏‌کند و از روی این حرکات، و به طرق هندسی، بر اشکال و اوضاع افلاک استدلال می‏‌کنند و از فروع آن علم ازیاج یا دانش زیج‌هاست.

ابوریحان محمد بن احمد بیرونی ریاضیدان، ستاره‌شناس و تقویم‌شــناس بــــزرگ ایرانی در کتاب "استیعاب الوجوه الممکنة فی صنعة الاسطرلاب" می‌گوید:
از ابو سعید سجزی، اُسطرلابی از نوع واحد و بسط دیدم که از شمالی و جنوبی مرکّب نبود و آن را اسطرلاب زورقی می‌نامید و او را به جهت اختراع آن اسطرلاب تحسین کردم چه اختراع آن متکی بر اصلی است قائم به ذات خود و مبنی بر عقیدهٔ مردمی است که زمین را متحرّک دانسته و حرکت یومی را به زمین نسبت می‌دهند و نه به کرهٔ سماوی. بدون شک این شبهه‌ای است که تحلیلش در نهایتِ دشواری؛ و قولی است که رقع و ابطالش در کمال صعوبت است. مهندسان و علمای هیئت که اعتماد و استناد ایشان بر خطوط مساحیه (مدارات و نصف النهارات و استوای فلکی و دائرةالبروج) است؛ در نقضِ این شبهه و رد آن عقیدت بسی ناچیز و تهی دست باشند و هرگز دفع آن شبهه را اقامت برهان و تقریر دلیلی نتوانند نمود. زیرا چه حرکت یومی را از زمین بدانند و چه آن را به کرهٔ سماوی نسبت دهند در هر دو حالت به صناعت آنان زیانی نمی‌رسد و اگر نقض این اعتقاد و تحلیل این شبهه امکان‌پذیر باشد موکول به رای فلاسفهٔ طبیعی دان است."
بیرونی در کتاب "الاسطرلاب" روشی برای محاسبهٔ شعاع زمین ارائه می‌کند. او خورشیدگرفتگی هشتم آوریل سال ۱۰۱۹ میلادی را در کوههای لغمان (افغانستان کنونی) رصد کرد و ماه‌گرفتگی سپتامبر همان سال را در غزنه مطالعه کرد.

ابن سینا میگوید:
ناتلی به من منطق و هندسه آموختبعد از آن به الهیات رو آوردم و به مطالعه کتاب ما بعد الطبیعه ارسطو اشتغال ورزیدم ولی چیزی از آن نمی‌فهمیدم و غرض مؤلف را از آن سخنان درنمی‌یافتم از این رو دوباره از سر خواندم و چهل بار تکرار کردم چنان‌که مطالب آن را حفظ کرده بودم اما به حقیقت آن پی نبرده‌بودمیک روز عصر از بازار کتابفروشان می‌گذشتم کتابفروش دوره گردی کتابی را در دست داشت و به دنبال خریدار می‌گشت به من الحاح کرد که آن را بخرم من آن را خریدم، اغراض مابعدالطبیعه نوشته ابو نصر فارابی، هنگامی که به در خانه رسیدم بی‌درنگ به خواندن آن پرداختم و به حقیقت مابعدالطبیعه که همه آن را از بر داشتم پی بردم و دشواری‌های آن بر من آسان گشت.
پورسینا به علوم غریبه پرداخته‌ است. او رساله‌ای درباره حروف مقطعه در قرآن دارد و برای هر یک از حروف معنایی قائل استهمچنین رساله‌ "کنوزالمعزمین"را به فارسی نگاشته که شامل شرح نیرنجات، طلسمات، رُقیه و تسخیر کواکب می‌باشد.
برخی واژه‌های آفریدهٔ پورسینا:
زِفر زبرین (فلک اعلی)
زِفر زیرین (فلک اسفل)
علم ترازو (علم منطق)
علم سپس‌طبیعت (علم مابعدالطبیعه)


ابوعلی سینا کتاب‌های خود از جمله "علم هیأت" و "ابطال احکام النجومرا به زبان عربی نوشت.

کتاب الرسالة الاسطرلابیة از خواجه نصیر، اصفهان ۸۸۴ خورشیدی

علم هیأت مدتی است رونق خود را در حوزه‌های علوم دینی از دست داده، اما در گذشته همیشه یکی از علوم رسمی حوزه‌ها بوده است. "تشریح الافلاک" از شیخ بهایی، "اصول اقلیدس"، "اکر ثا و ذوسیوس"، "اکرمانالاووس" و "مجسطیمهمترین کتاب های درسی در این زمینه هستند.

حسن حسن‌زاده آملی در علوم غریبه، ریاضی و هیئت تبحر دارد"دروس هیأت و دیگر رشته‌های ریاضی" کتابی است از حسن زاده آملی. این کتاب حاوی دروسی است در علم هیأت و دیگر رشته‌های ریاضی که در روزهای پنجشنبه و جمعه دوران تحصیلی حوزه علمیه قم، برای عده‌ای از طلاب تدریس نموده است.